درمانده از نفس خویشم اما میدانم بارن رحمتت آنچه
رویانده را نمی خشکاند!
خدایا می گریم بر آنچه که باید باشم و نیستم و اینک که
رخساره بر خاک می نهم به مدد و فیض تو محتاجم.
خدایا قدم در بیراهه ها گذاشتم مرا دریاب و با من سخن بگو
چندیست که دیگر حتی صدای تپش قلبم را هم نمی شنوم....
آیا از حقارت وجودم است که اینچنین شده ام؟؟؟؟؟؟؟؟
خدایا!..... مرا دریاب!!!!!!!!!